بدون عنوان
بخوان من را بگردان قبله ات را سوي من اينك وضويي كن خجالت مي كشي از من بگو،جزمن،كس ديگر نمي فهمد به نجوايي صدايم كن بدان آغوش من باز است براي درك آغوشم شروع كن يك قدم با تو تمام گامهاي مانده اش با من........................ ...
نویسنده :
ستایش
8:21